پاییزها
پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۰ ب.ظ
پیش ترها پاییز مرا لبریز از احساس می کرد. حس دلتنگی، حس تعلقی که فکر میکردم به یک جایی از دنیا - که هنوز نه دیده ام و نه می شناسم - گرهم زده، جایی که پاییزهایش همسو با دل تنگی من است..
اما این پاییز یک جوری بریده ام از خودم. نه دلتنگ می شوم، نه بغض دارم. یک جوری آرام شده ام . مثل یک درخت پیر که برگهایش ریخته باشد . بادی هم بوزد لابلای شاخه های برهنه اش عبور می کند و تمام میشود. یک جوری آرام شده ام که هیچ چیزی مرا به هم نمی ریزد. نه به آینده فکر میکنم و نه به گذشته.
یه جوری آرام شده ام که دلم نمیخواست هیچوقت.. این آرامش مثل یک آرامش ابدی می ماند.. آرامشی که دوستش ندارم.. اما راهی جز تسلیم هم پیش رو نمی بینم..
۹۵/۰۷/۲۲